محل تبلیغات شما



چهاردهم مهر 98

مهدی رفت و من چندروز تنهاییم رو باارامش کامل و درگیری جسمی فول تایم گذروندم شبا ازخستگی خوابم میبرد .

اینکه بتونم دراین حد استرسم رو در بی حرکت ترین حالت ممکن(یعنی توی خونه و نه انجام دادن کاراجتماعی خاصی) کم کنم برای من هنره.

چون در امن ترین حالت ممکن ازنظرخودم هم باز استرس و فکردارم و اون لحظه کوفتم میشه.

هنوز نتونستم هیچی رو حل کنم.

هیچ چیزی رو. و نمیدونم نقطه شروع این کلاف رو کجابذارم و چطوری این حجم از مقایسه و استرس از  عقب موندن از زندگی و زمان رو مدیریت کنم.

میدونم همه چیزدورم و نوشته م منفی ه اما من امید دارم به مثبت شدن.

مثبت نوشتن.

نرمال نوشتن.

من میتونم.

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کمبود آب